بررسی علل تورم و راهکارهای مهار آن؛
تورم در ایران؛ ضرورت راهکارهایی فراتر از کنترل نقدینگی
هرچند رشد نقدینگی به عنوان اصلیترین عامل تورم در بلندمدت شناخته میشود، اما کارشناسان معتقدند که در کوتاهمدت، تمرکز صرف بر سیاستهای انقباضی میتواند آسیبهای جدی و جبرانناپذیری به بخش تولید و سرمایهگذاری وارد کند.
به گزارش رواق، تورم در اقتصاد ایران به عنوان یکی از اصلیترین مشکلات به شمار میرود و روزبهروز توزیع درآمد را به نفع ثروتمندان تغییر میدهد. اما این تنها یکی از پیامدهای منفی تورم است، این پدیده تصمیمگیریهای فعالان اقتصادی را با چالش مواجه کرده و موجب یاس و ناامیدی میشود.
تورم نه تنها فعالیتهای سوداگرایانه را افزایش داده و مانع تولید ارزش افزوده در اقتصاد است، بلکه فقر، بیکاری، فرار سرمایه،نابودی تولید و سرمایهگذاری را نیز در پیش دارد.
چرا تورم ایجاد میشود؟
بر اساس آمارهای منتشر شده، تورم ایران در ۴۴ سال گذشته، بهطور میانگین بیش از ۲۰ درصد بوده است.
در چنین اقتصادی، ترمز نرخ بهره کار نمیکند و حتی سیاستهای حمایتی برای رشد تولید و سرمایهگذاری نیز خنثی میشود. به همین ترتیب برای اینکه ایران بتواند به نقطه شروع توسعه اقتصادی خود برسد، ابتدا باید افسار تورم شدید خود را به دست گیرد.
عوامل مختلفی در ایجاد تورم نقش ایفا میکنند و حتی تولد این سرطان، ممکن است همزمان دارای علل متفاوتی باشد. در ادبیات اقتصادی، فشار تقاضا، فشار هزینه و ساختار اقتصاد میتواند منجر به تورم شود.
نظریه فشار هزینه، علت تورم را در شوکهای طرف عرضه و هزینههای تولید بررسی میکند. افزایش نرخ ارز و قیمت انرژی، از علل این نوع تورم شناخته میشوند.
در نظریه تقاضا، افزایش تقاضا و بازارهای گاوی، منجر به کمیابی منابع و افزایش قیمتها میشوند.
در مقابل، در نظریه ساختاری، ویژگیهای اقتصاد از قبیل انحصار، قیمتگذاری، ساختار بودجه، نظام بانکی و غیره، عامل اصلی در ایجاد تورم هستند.
آیا تورم در ایران صرفا یک پدیده پولی است؟
تصور عمده اقتصاددانان ایران بر این است که تورم در ایران یک پدیده پولی بوده و با کنترل عرضه پول، میتوان تورم را مهار کرد. در پی همین موضوع، در سالهای اخیر کاهش رشد نقدینگی به شدت مورد توجه سیاستگذاران و رسانهها بوده است.
با این وجود، هرچند حدود دو سال از زمان کاهش رشد نقدینگی میگذرد، همچنان تورم بیش از ۳۰ درصد قرار دارد. معمولا این اختلاف با در نظر گرفتن وقفه اثرگذاری کاهش رشد نقدینگی بر تورم توجیه میشود.
هرچند اختلافی در تورمزایی رشد نقدینگی وجود ندارد، اما عوامل دیگری جز رشد پول نیز بر تورم اثرگذار هستند. انتظارات تورمی و اثرگذاری سیاستهای تحت آن، همواره یکی از موضوعات مهم میان اقتصاددانان ایرانی بوده است.
جهش ارزی، متهم اصلی تورم در کوتاه مدت
پرشهای بیسابقه ارزی در سالهای اخیر، یکی از متهمین تحریک موتور تورم شناخته میشود. این جهش ارزی، علاوه بر اینکه هزینه های تولید را افزایش میدهد، کسری بودجه دولت را تشدید کرده و مجددا به تورم دامن میزند.
به همین ترتیب، همه تورم ایران ناشی از رشد بالای نقدینگی نیست و شوکهای عرضه و تقاضا و سیاسی، در شکلگیری آن اثرگذار هستند.
برداشت اشتباه از این موضوع باعث شده تا در دولتهایی که با ادعای کنترل تورم از طریق نقدینگی خصوصا در شرایط تحریم، سعی در مهار تورم داشتهاند، وضعیت اقتصادی به سوی رکود برود.
به بیان دیگر، دولتها نه تنها با سیاستهای انقباضی شدید نتوانستهاند رشد نقدینگی را به دلایل درونزایی پول، مهار کنند، بلکه ساختار تولید را دچار آسیب کردهاند.
بر اساس مطالعات انجام شده، نوسانات نرخ ارز، انتظارات تورمی و رشد پول، بالاترین اثرگذاری بر تورم را در کوتاه مدت دارند اما در بلندمدت، کنترل نقدینگی اثربخشی بالاتری دارد.
انحصار، نظام بانکی، بودجه و تحریم؛ علل تورم ساختاری در ایران
علاوه بر نقش شوکهای اقتصادی و نقدینگی در تورم، از نقش عوامل ساختاری و نهادهای معیوب نیز نباید غافل شد. وجه غالبی که در بازارهای ما وجود دارد، انحصار است. در ساختار انحصاری، قیمتگذاریهای دلخواه در شرایط بیثباتی بسیار گسترده است.
علاوه بر این موضوع، انتظارات نیز به عنوان یکی از عوامل تقویتکننده تورم شناخته میشود. برای مثال، صاحبان کالا قیمت محصولات خود را بالا میبرند و همین رفتار به صورت دومینویی در کل اقتصاد تکثیر میشود. این درحالی است که درآمد صاحبان نهادههای مولد متناسب با تورم افزایش نمییابد و در مقابل، عوامل نامولد درآمدی بیش از تورم خواهند داشت که این مسئله نابرابری در توزیع را تشدید میکند.
با توجه به عوامل فوق، نکته قابل توجه این است که با توجه به فشار تحریم، انتظارات منفی و آسیب شدید به تولید و سرمایهگذاری، و از سوی دیگر، توفیق نهچندان موفق سیاستهای کنترل نقدینگی و تبعیت بیشتر تورم از فشارهای وارده بر بخش عرضه، بهتر است در شرایط تحریم، چندان روی سیاستهای انقباضی شدید تاکید نشود. بهجای آن میتوان تلاش کرد تا با ثبات تورم حول کانال تورمی مد نظر، تولید را به حرکت درآورد.
مدیریت انتظارات و نرخ ارز از طریق اطلاعرسانی دقیق تصمیمات دولت، اجتناب از شوکدرمانی، پیمانهای پولی دو و چندجانبه با شرکاری تجاری، افزایش هزینه سفتهبازی و پرهیز از اظهارنظرهای جنجالی، یکی از راهکارهای اصلی مهار تورم در شرایط حساس کنونی است.
اصلاح ساختار بودجه، اصلاح نظام بانکی خصوصا تصمیمگیری جدی درباره بانکهای ناسالم، رفع انحصارات در بازارهای مختلف و کنترل پول و نقدینگی، از دیگر راهکارهای این برنامه به شمار میروند.
رواق | روایت اقتصاد ایران