مجموعه بحران سوریه (۲)
داستان سوریه؛ بحران اقتصادی آغاز میشود!
سال ۲۰۱۱ نارضایتی عمومی از دولت بشار اسد منجر به شکلگیری اعتراضاتی در برخی شهرهای سوریه شد. سیاستهای اقتصادی و اجتماعی اسد یکی یکی به در بسته میخورد و همه چیز خبر از یک جنگ داخلی قریبالوقوع میداد.
اقتصاد سوریه پیش از بحران ۲۰۱۱ هم، با چالشهای عمیقی مواجه بود. سالهای آخر حکومت حافظ اسد با افزایش چشمگیر نابرابری اقتصادی و اجتماعی در سوریه همراه شد. با روی کار آمدن بشار، جامعه انتظار داشت با اعمال سیاستهای جدید، نتیجه اصلاحات ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور را به سرعت احساس کند اما برخلاف انتظارات، نابرابریها با به قدرت رسیدن بشار اسد سرعت گرفت.
در نتیجه خصوصیسازی گسترده در بخشهایی مثل آموزش و بهداشت، دسترسی مردم به خدمات اساسی کاهش پیدا کرد. کشاورزی که یکی از ارکان اصلی اقتصاد سوریه بود، به دلیل سوءمدیریت و رقابت نابرابر با واردات غیر ضروری، دچار افت شدید شد؛ بهطوری که بسیاری از کشاورزان بهخاطر کاهش سطح تولید و افزایش هزینهها، به شهرها مهاجرت کردند. این موضوع نهایتا به رشد حاشیهنشینی و نارضایتی اجتماعی دامن زد.
اما اسد شاید بدشانس هم بود چرا که همزمان با مشکلات ریز و درشت داخلی وخارجی باید با مشکلات طبیعت هم مقابله میکرد! خشکسالیهای شدید در سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ که توسط سازمان ملل به عنوان یکی از شدیدترین خشکسالیهای منطقهای توصیف شده، نقش مهمی در تضعیف اقتصاد سوریه داشت. این خشکسالی باعث شد بیش از ۸۰۰ هزار کشاورز و دامدار سوری شغل خود را از دست بدهند و به ناچار روستاهایشان را ترک کنند.