مجموعه بحران سوریه(۳)
داستان سوریه؛ هجوم مگسها!
بحران سوریه، حکایت کشوری است که از سال ۲۰۱۱ در گرداب اعتراضات داخلی، جنگهای نیابتی و رقابتهای بینالمللی گرفتار شد. این کشور که روزگاری یکی از پایگاههای اصلی ناسیونالیسم عربی بود، با انبوهی از فشارهای داخلی و خارجی به نقطهای رسید که سقوط حکومت بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴ به پایان اجتنابناپذیر آن تبدیل شد.
بحران سوریه، حکایت کشوری است که از سال ۲۰۱۱ در گرداب اعتراضات داخلی، جنگهای نیابتی و رقابتهای بینالمللی گرفتار شد. این کشور که روزگاری یکی از پایگاههای اصلی ناسیونالیسم عربی بود، با انبوهی از فشارهای داخلی و خارجی به نقطهای رسید که سقوط حکومت بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴ به پایان اجتنابناپذیر آن تبدیل شد. تصور کنید کشوری که اقتصادش روزگاری بر پایه نفت، کشاورزی و گردشگری استوار بود، ناگهان تحت فشار تحریمهای بینالمللی و قوانین فلجکنندهای مانند قانون سزار قرار میگیرد. این تحریمها، که از سال ۲۰۲۰ اجرایی شدند، بهمانند تیشهای بر ریشه اقتصاد سوریه عمل کردند.تا پیش از بحران، تولید ناخالص داخلی سوریه حدود ۵۰ میلیارد دلار بود؛ اما با آغاز تحریمها و جنگ، این رقم به تنها ۸ میلیارد دلار کاهش یافت. ارزش پول ملی سقوط کرد، تورم بیسابقهای کشور را فرا گرفت، و نیمی از جمعیت به زیر خط فقر سقوط کردند. روسیه از ابتدای بحران، یکی از اصلیترین حامیان بشار اسد بود.اما با آغاز جنگ اوکراین در سال ۲۰۲۲، اولویتهای مسکو تغییر کرد. روسیه مجبور شد نیروها و منابع خود را به جبهه اوکراین منتقل کند. ناگهان سوریه از لیست اولویتهای روسیه خارج شد. خلأ ایجادشده در حمایت نظامی و دیپلماتیک، فرصتی طلایی برای مخالفان اسد و کشورهای مداخلهگر فراهم کرد.ترکیه، از همان ابتدا موضع روشنی در برابر حکومت بشار اسد داشت: تغییر رژیم. این کشور با حمایت از گروههای شورشی نظیر «هیئت تحریر الشام»، نقش فعالی در تضعیف دولت سوریه ایفا کرد.در حالی که کشورهای دیگر بهصورت آشکار در بحران سوریه مداخله میکردند، اسرائیل از روشهای سایهای برای تضعیف حکومت بشار اسد استفاده کرد. حملات هوایی مکرر به مواضع نظامی سوریه، زیرساختهای ارتش این کشور را تخریب کرد.علاوه بر همه این فشارها، ترکیه با پروژههای عظیم آبی نظیر «گاپ»، جریان رودخانههای دجله و فرات را بهشدت کاهش داد. این کاهش، زندگی میلیونها نفر در سوریه را مختل کرد و کشاورزی این کشور را نابود ساخت.