بی‌خبری؛ خوش‌خبری است!

۰۹ دی ۱۴۰۳
کدخبر : ۲۷۹۷۵

چرا اخبار بیشتر روی پیام‌های منفی تمرکز دارد؟ تحقیقات نشان می‌دهد که تمایل انسان به توجه بیشتر به اطلاعات منفی، پدیده‌ای به نام «سوگیری منفی‌نگری»، نقش مهمی در این موضوع دارد. این گرایش هم در تولید و هم در مصرف اخبار تأثیرگذار است. اما آیا این ویژگی طبیعی ما، به بهبود درک از جهان کمک می‌کند یا صرفاً حال ما را بدتر می‌کند؟

بی‌خبری؛ خوش‌خبری است!

ووکس - در فیلم «اخبار تلویزیونی»، که باعث شد من بخواهم روزنامه‌نگار شوم، شخصیت اصلی داستان، جین کریگ (با بازی هالی هانتر)، هر صبح یک عادت دارد: او در یک زمان مشخص برای یک دقیقه گریه می‌کند. وقتی زمان تمام می‌شود، صورتش را پاک می‌کند و بدون هیچ نشانه‌ای از غم، به کارهای روزانه‌اش می‌پردازد.

روزنامه‌نگاران همیشه کمی افسرده به نظر می‌رسند و این موضوع در اخباری که تولید می‌کنند هم دیده می‌شود. محققان حوزه ارتباطات دریافته‌اند که در زمان­ها و در کشورهای مختلف، پوشش موضوعات سیاسی بیشتر با لحن منفی یا بدبینانه منتقل می‌شود تا لحن مثبت. یک مطالعه در اواسط دهه ۲۰۰۰ نشان داد که حدود نیمی از پوشش‌های خبری انتخابات در ایالات متحده، آلمان، ایتالیا و اتریش حاوی اخبار منفی بودند، در حالی که تنها ۶ درصد اخبار مثبت را منعکس می‌کردند. برخی معیارها نشان می‌دهند که وضعیت در حال بدتر شدن است؛ یک مطالعه اخیر نشان داده که بین سال­های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹ در ایالات­متحده «نسبت تیترهایی که خشم، ترس، انزجار و غم را بیان می‌کنند» به‌طور قابل‌توجهی افزایش یافته است.

برخی از مخاطبان اخبار تسلیم این پدیده شده و خود را درگیر «اسکرول کردن خبرهای بد» کرده‌اند، اصطلاحی که روزنامه‌نگار کارن هو از آن استفاده می­کند. یعنی آن‌ها از یک مقاله به مقاله دیگر می‌روند و از خود می‌پرسند آیا جنگ در اوکراین به جنگ جهانی سوم ختم می­شود، یا آیا یک بیماری همه‌گیر جدید در راه است، یا آیا از زمان مناسب برای مقابله با تغییرات آب و هوایی عبور کرده‌ایم؟ برخی از مخاطبان نیز از این وضعیت ناراضی هستند. یک نظرسنجی بین‌المللی که سال گذشته توسط موسسه رویترز برای مطالعه روزنامه‌نگاری در دانشگاه آکسفورد انجام شد، نشان داد که تقریباً در همه کشورها، اعتماد به رسانه‌ها در حال کاهش است و افراد بیشتری می‌گویند که از اخبار دوری می‌کنند. دلیل این موضوع به گفته پاسخ‌دهندگان این است که «اخبار تأثیر منفی بر روحیه آنها دارد».

پس چرا این‌گونه هستیم؟ آیا ما روزنامه‌نگاران فقط گروه افسرده‌ای هستیم که اصرار داریم احساسات منفی خود را به بقیه جهان منتقل کنیم؟ آیا خوانندگان، چه معترض باشند چه نباشند، بیشتر احتمال دارد روی خبرهایی که منفی یا نگران‌کننده هستند، کلیک کنند؟

واقعیت این است که هر دو مورد درست است و دلایل عرضه‌کنندگان و مصرف‌کنندگان همه از یک موضوع نشأت می­گیرد. روانشناسان اجتماعی یکی از ویژگی­های انسان را «تمایل به منفی‌نگری» می‌دانند؛ یعنی ما بیشتر به اطلاعات منفی توجه می‌کنیم تا اطلاعات مثبت. این شاید دلیل اصلی افسرده­کننده بودن اخبار باشد؛ زیرا این همان چیزی است که ما می­خواهیم.

 

تمایل به منفی‌نگری (سوگیری منفی‌نگری) چیست؟

یکی از علایق بزرگ روانشناسان اجتماعی این است که به دنبال نشانه­های نقص در عقلانیت و ادراک در رفتار انسان­ها بگردند. «تمایل به منفی‌نگری»، که به معنای غلبه اطلاعات و تجربیات منفی بر مثبت است، همه جا دیده می­شود. در سال ۱۹۶۷، روانشناس مارجوری ریچی و همکارانش نتیجه گرفتند که دانشجویان دانشگاه، وقتی پاراگراف‌هایی درباره شخصیت یک فرد غریبه می‌خوانند، بیشتر تحت تأثیر توصیفات منفی قرار می‌گیرند تا توصیفات مثبت. در سال ۱۹۸۲، ترزا آمیبل و آن گلازبروک پیشنهاد کردند که ممکن است تمایل عمومی به منفی‌نگری در ارزیابی افراد یا کارهایشان وجود داشته باشد و اشاره کردند که چندین مطالعه دیگر نیز به همین نتیجه رسیده­اند.

یک مقاله مروری در سال ۲۰۰۱ این موضوع را به سادگی چنین بیان کرد: «بدی قوی‌تر از خوبی است». و همه این تحقیقات قبل از شروع دوران اینستاگرام و اسکرول کردن خبرهای بد انجام شده­اند. این یافته‌ها به چیزی عمیق در شناخت انسان اشاره دارند، نه تأثیرات رسانه‌های اجتماعی.

حالا در سال ۲۰۲۳، اگر کسی به شما بگوید «روانشناسان اجتماعی چنین می­گویند» اولین واکنش شما این است که «چرا باید به حرف­های روانشاسان اجتماعی گوش بدهم وقتی پرزرق و برق­ترین یافته­هایشان یکی پس از دیگری نقض می­شوند؟» درست است، این حوزه همیشه اسیر «بحران تکرار» بوده و بسیاری از مفاهیم روانشناسی اجتماعی که زمانی سر زبان­ها بودند (مثل فرسایش اراده که نویسندگان مقاله­ی «بدی قوی­تر از خوبی است» از آن حرف زده­اند) پس از تکرار بررسی­ها ثابت شد که اشتباه بوده­اند.

اما محققانی که با آنها صحبت کردم، گفتند که وجود تمایل به منفی‌نگری آن‌قدر تأیید شده است که تاکنون از بحران تکرار بی‌تأثیر باقی مانده است. تعداد زیادی از آزمایشگاه‌ها و پژوهش‌ها شواهدی برای تمایل به منفی‌نگری در حافظه و واکنش نشان دادن به انواع محرک­ها یافته‌اند. یکی از این پژوهش‌ها نشان داده است که وقتی اتفاق بدی می‌افتد، افراد بیشتر احتمال دارد دیگران را مقصر بدانند تا اینکه بابت یک اتفاق خوب آن­ها را تشویق کنند. تحقیقات بعدی روی نوزادان هم به همین نتیجه رسیدند.

استوارت سورکا، استاد دانشگاه UCLA، هم موافق است که «این احتمالاً یکی از قوی‌ترین یافته‌ها در روانشناسی است.» سورکا به طور خاص روی تأثیر این تمایل منفی­نگری بر اخبار مطالعه می‌کند. او مطالعه‌ای گسترده در 17 کشور با بیش از 1,100 شرکت‌کننده انجام داد تا بسنجد مصرف‌کنندگان چگونه به اخبار مثبت یا منفی واکنش نشان می‌دهند. آن‌ها دریافتند که اخبار منفی نسبت به اخبار مثبت یا خنثی، به طور متوسط واکنش‌های فیزیولوژیکی قوی‌تر برمی­انگیزند و توجه بیشتری به خود جلب می­کنند — اگرچه واکنش‌های افراد مختلف متفاوت بود و اقلیتی از افراد بیشتر به اخبار مثبت واکنش نشان دادند.

 

اخبار خوب برای افرادی است که اخبار خوب را دوست دارند!

سورکا معتقد است که شرایط برای روزنامه‌نگاری خوب در حال بهبود است و فکر نمی‌کند که حال و هوای کلی گزارش‌دهی بدتر شده باشد. حدود ده سال پیش، او و همکارش ابزاری به نام «فرهنگ لغت احساسات Lexicoder» را برای ارزیابی مثبت یا منفی بودن پیام­های سیاسی توسعه دادند. آنها از این ابزار برای تجزیه و تحلیل احساسی بخش‌های خبری شبانه در NBC، ABC و CBS از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۸ استفاده کردند. نتایج نشان داد که هرچند نوسانات زیادی در طول زمان دیده می­شود اما هیچ روند نزولی مشخصی وجود ندارد.

مهم‌تر از همه، سورکا و کروپنیکوف استدلال می‌کنند که مردم در پذیرش اخبار خوب در مقابل بد متفاوت هستند. خبر خوبی که «تازه» یا «استثنا» به نظر می‌رسد بیشتر پوشش داده می‌شود، زیرا مردم به خبرهای تازه تمایل نشان می­دهن و این می‌تواند تمایل آنها به منفی‌نگری را کاهش دهد. آنها خاطرنشان می‌کنند که در اخبار شبانه تلویزیون، بخش پایانی تقریباً همیشه «اخبار خوب» است.

برخی افراد نیز به طور کلی به اخبار خوب علاقه بیشتری دارند. مطالعه‌ای نشان داده که اقلیت قابل توجهی از افراد، چه آنهایی که گفتند اخبار خوب را ترجیح می‌دهند و چه آنهایی که نگفتند، واقعاً بیشتر روی اخبار خوب کلیک کردند. در دنیای انحصاری رسانه‌ای گذشته، این اقلیت بدشانس بودند. اما حالا با توجه به دسترسی گسترده به رسانه‌های مختلف، بازار اخبار خوب در حال تقویت است.

با این حال، ساختار الگوریتمی پلتفرم‌هایی مانند فیس‌بوک می‌تواند تمایل به منفی‌نگری را تقویت کند. فیس‌بوک به پست‌هایی که خشم را برمی‌انگیزند، وزن بیشتری می‌دهد زیرا الگوریتم‌های یادگیری ماشینی آنها دریافتند که این پست‌ها بیشتر تعامل مخاطبان را برمی­انگیزند. این وضعیت تمایل انسان‌ها برای به اشتراک‌گذاری اخبار منفی را تقویت می‌کند.

در نهایت، مخاطبان اخبار بین دو نیروی متضاد گیر کرده‌اند. از یک سو، آنها از یک اکوسیستم خبری بسیار بزرگ‌تر و متنوع‌تر از قبل برخوردارند و این باید دسترسی به اخبار خوب را آسان‌تر کند. اما این همچنین به این معناست که افراد به تمایلات خود واگذار شده‌اند. در حالی که ممکن است بیشتر بخواهند اخباری بخوانند که آنها را کمتر ناراحت می‌کند، اما در لحظه ممکن است اخبار بد را ترجیح دهند.

مورود وضعیت کنونی را با یک خط هوایی که توسط الگوریتم مدیریت می‌شود، مقایسه می‌کند که تصمیم می‌گیرد فقط غذاهایی را که مردم در لحظه بیشتر می‌خواهند سرو کند. این خط هوایی ممکن است با ارائه غذاهایی که بیشتر مورد پسند مردم است، شروع کند، اما در درازمدت این کار به ضرر آن­هاست.

این چالش دشواری است که رسانه‌های خبری و شبکه‌های اجتماعی در مقابل خود دارند. ما می‌توانیم در حال حاضر چیزی به مردم بدهیم که می­خواهند. اما با این کار، ممکن است به آنها چیزی بدهیم که در آینده فقط آنها را بیمارتر خواهد کرد.

 

مترجم: مرضیه سلیمی