تاریخچه سانسور در ایران (۱)
از اصلاحات ارضی تا خفقان مطبوعات
حزب و مطبوعات دو رکن مهم در مردم سالاری و گفتمان دموکراتیک هستند که معمولاً به طور مشترک در همه نظامهای دموکراسی از آنها یاد میشود. در این میان آنچه در این نهادها اهمیت میابد، بسط قلمرو گفتوگوی مردم با قدرت و در نقد قدرت است.
حزب و مطبوعات دو رکن مهم در مردم سالاری و گفتمان دموکراتیک هستند که معمولاً به طور مشترک در همه نظامهای دموکراسی از آنها یاد میشود. در این میان آنچه در این نهادها اهمیت میابد، بسط قلمرو گفتوگوی مردم با قدرت و در نقد قدرت است.
مطبوعات در قالب رسانه دولتی نه تنها پشتوانه قدرت حاکم هستند، بلکه میتوانند در قالب رسانه منتقد و رادیکال علیه قدرت فعالیت کنند. اقدام به تحدید این قلمرو زمانی اهمیت میابد که گفتارهای رقیب به تهدید بدل شود. گفتار رادیکال حزب تودهخیز ملیگرایی و ملی شدن نفت، توأم با شکل گیری دولت ملی و سپس ظهور نیروی ریشه دار مذهب، از جمله عواملی بودند که ایدئولوژی مسلط را به واکنش واداشت.
در بحبوحه بحران سیاسی اواخر دههٔ سی به بعد، اقدام مهمی که شاه برای تحدید صداهای مخالف و منتقد انجام داد، تصویب لایحه مورخ ۲۵ اسفنند ۱۳۴۱ بود که بر اساس آن امتیاز روزنامه ها و نشریات تیراژ پایین لغو میگردید. زیرا معمولاً روزنامههای منتقد و دارای درونمایه اندیشه و تفکر، دارای تیراژ پایین بودند و معمولاً سردبیران آنها نماینده صداهای مخالف محسوب میشدند. برآمدن صدای مخالف در برابر ساخت عمودی قدرت نیازمند سانسور و تحدید از طریق قانون شمارگان مطبوعات بود.
این ویدیو بررسی کوتاهی از تاریخچه سانسور در ایران است.