سانسور در ایران(۲)
از کمیته اطلاعات تا احزاب کاغذی
شاه قیام 15 خرداد را اینطور تفسیر میکرد که ارتجاع میخواهد دهقانانی که آزاد شدهاند دوباره برده شوند و زنان توی لانه ها بخزند و مثل جانور زندگی کنند.
شاه قیام 15 خرداد را اینطور تفسیر میکرد که ارتجاع میخواهد دهقانانی که آزاد شدهاند دوباره برده شوند و زنان توی لانه ها بخزند و مثل جانور زندگی کنند.
این واکنشها از طرف دربار و دولت به اندازهای دنبالهدار بود که در سال 1346، مصادف با سالگرد قیام 15خرداد، بهطور رسمی یک نهاد سانسور برای هدایت افکار عمومی ایجاد شد که هدفش کنترل شرایط سیاسی و گفتمانی ناشی از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل بود. این واقعه میتوانست همسو با اسلامگرایی مبارز ایران، موجب هیجان و تحرکات تازهای علیه رژیم شود. نام این ارگان در ابتدا «کمیته اطلاعات و تبلیغات» بود که بعدتر به «کمیسیون بررسی مسائل روز» تغییر نام داد. این کمیته که به مدت یک دهه بر اوضاع کنترل داشت، تلاش میکرد تا از گسترش شکاف میان مردم و حکومت جلوگیری کرده و مانع شکلگیری بلوکها و تشکلهای مقتدر مذهبی شود.
واژگان و عباراتی که برای رژیم حساسیت برانگیز بود متنوع بودند، اسمهایی مثل «کارگر»، «استعمار»، «کمونیسم»، «رفاه»، «آموزش»، «بهداشت»، «موسیقی، سینما، تئاتر»، «نفت»، «امپریالیسم»، «دهقانان»، «جهاد»، «عاشورا»، «آزادی» و همه مقولاتی که موجب تحریک و تهییج مردم میشد، مورد توجه سانسورچیها قرار میگرفت.
هرچقدر به سالهای آخر دهه 50 نزدیک میشویم علیرغم فضای بازتر سیاسی که بهخاطر اوج گرفتن اعتراضات مردم و بهمنظور کنترل جو ناراضی جامعه شکل گرفته بود، در پشت پرده، دامنه نظارت و سانسور در ابعاد اسلامی، کمونیستی و مارکسیستی بیشتر و بیشتر میشود. این شرایط زمینهساز تاسیس احزاب سیاسی دستوری و «بفرموده» از جانب شاه و دربار شد.این ویدیو بررسی کوتاهی از تاریخچه سانسور در ایران است.